جهان بينى توحيدي
معيار خوبى جهان بينى خوب و عالى آن است كه:
اولاً قابل اثبات و استدلال باشد؛ به عبارت ديگر از ناحيه عقل و منطق حمايت شود.
ثانياً، به حيات و زندگى معنى بدهد؛ انديشه لغو و بيهوده بودن زندگى را و اينكه همه راه ها به پوچى و هيچى منتهى مى شود، از ذهن ها خارج سازد.
ثالثاً، آرمان ساز و شوق انگيز و آرزوخيز باشد.
رابعاً، قدرت تقدس بخشيدن به هدف هاى انسانى و اجتماعى داشته باشد.
خامساً ، تعهدآور و مسئوليت ساز باشد
منطقى بودن يك جهان بينى زمينه پذيرش عقلى آن را فراهم مى سازد و آن را در انديشه ها قابل قبول مى كند؛ ابهامها و تاريكي هايى را كه در عمل مانع بزرگى است برطرف مى سازد. آرمان ساز بودن جهان بينى يك مكتب، جاذبه و قدرت كشش به آن مى دهد و به آن حرارت و نيرو مى بخشد. تقدس بخشيدن يك جهان بينى به هدف هاى مكتب، سبب مى گردد كه افراد به سهولت در راه هدف هاى مكتب فداكارى و از خودگذشتگى به خرج دهند. تا يك مكتب نتواند به هدف هاى خود تقدس بخشد و در افراد حس پرستش و فداكارى و گذشت نسبت به هدفهاى مكتب به وجود نياورد، آن مكتب ضمانت اجرايى ندارد.تعهدآورى و مسووليت سازى يك جهان بينى، فرد را در عمق وجدان و ضمير متعهد مى كند و مسئول خويش و جامعه قرار مى دهد.[1]
پی نوشت :
1. مجموعه آثاراستادشهيدمطهرى، ج 2، ص: 85